سخن بست از لبم احرام طوف از سلیم تهرانی غزل 10

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سخن بست از لبم احرام طوف کعبهٔ دل‌ها

1 سخن بست از لبم احرام طوف کعبهٔ دل‌ها تماشا کن در او چون کاروان کعبه محمل‌ها

2 ز زهد و توبه در کار دلم صد عقده افتاده‌ست بیا ساقی مرا آزاد کن از قید مشکل‌ها

3 بود سیب ذقن نقل می تحقیق، عارف را بیابان حرم را بر سر چاه است منزل‌ها

4 ز نی آموز در صحرا سماع بی‌خودی کردن کمانچه‌وار باشی چند، کون‌جنبان محفل‌ها؟

5 درین صحرا که بیش از دانه دهقان خفته در خاکش به خود اندیشه‌ای کن تا چه خواهد بود حاصل‌ها

6 به دریایی که همچون نوح، من افکنده‌ام لنگر سفینه بر سر موجش بود تابوت ساحل‌ها

7 قیاس مهر و کین هر کسی از خاطر خود کن به هم چون دانه‌های سبحه راهی هست از دل‌ها

8 سلیم امشب به یاد تربت حافظ قدح‌نوش است الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر