- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل زد به باغ صبحدم اورنگ خسروی برداشت بلبل از چمن آهنگ پهلوی
2 یعنی بساط سبزه شد از لطف باد نو عهد نشاط را تو هم از باده ده نوی
3 با ما نمی زند دم لطف آن که تعبیه ست در لعل او لطافت انفاس عیسوی
4 گفتم که کی شوم به در قرب تو مقیم گفت آن زمان که از خودی خود بدر شوی
5 در عشق شو علم که به عالم نمانده است جز قصه ایاز ز محمود غزنوی
6 کی لذت کلام چشی گرنه چون کلیم با دوست یک دو حرف بگویی وبشنوی
7 جمعیت دل ارطلبی سنگ تفرقه افکن به شیشه خانه اسباب دنیوی
8 مجموعه لطایف جامی سفینه نیست بحریست پر جواهر اسرار معنوی
9 تبریز را تو شمس ابد پرتوی و هست گفتار او به نام تواشعار مولوی