- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گوید نگار من چو ز هجران کنم گله ان تات ماشیا انا آتیک هروله
2 وان دم که رو نهم به ره جست و جوی او بر پای سعی من نهد از زلف سلسله
3 ور سر به جیب صبر کشم گویدم به ناز چون می دهد دلت که مرا می کنی یله
4 یارب چه موجب است که آن شاه دلنواز با بیدلی چو من کند اینسان معامله
5 طی کن بساط کون که این کعبه مراد باشد ورای کون و مکان چند مرحله
6 حق را به حق شناس نه از حجت و قیاس خورشید را چه حاجت شمع است و مشعله
7 فیضی که جامی از دو سه پیمانه درد یافت مشکل که شیخ شهر بیابد به صد چله