- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترا دیده هر بار دیدی چه بودی که هر بار دولت مرا رخ نمودی
2 چه بودی گر آن لب نمک میفشاندی وز آن سوز ریش دل ما فزودی
3 نسیم توأم گفت عود ارنه خام است چرا خویشتن را چنین مپستودی
4 چه رمزست گفتن عدم آن دهانرا که چون او ندیدیم عدیم الوجودی
5 شب از دور مه را دو تا گشته دیدم مگر خواست کردن برویت سجودی
6 رقیب سگت بانگ بر من نمیزد اگر تو شبهای من میشنودی
7 کمال از تو جز آه دل بر نیامد چه خواهد برآمد زخس غیر دودی