1 با راهرو گفت خسته می دار ای دل یا ما به امید بسته می دار ای دل
2 ما را به شکستگان نظرها باشد ما را خواهی شکسته می دار ای دل
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 این کار تو را کارگزار دگر است نیک و بد تو به اختیار دگر است
2 علم و عمل و ریاضت و جهد و ثبات راه طلب است و یافت کار دگر است
1 بی نیش مگس به نوش شهدی نرسی بی جان کنشی به نیک عهدی نرسی
2 ننهاده به جهد هیچ کس را ندهند لیکن بنهاده جز به جهدی نرسی
1 جز حق تو بکن جمله فراموش امشب وز جام وصال باده می نوش امشب
2 تا بوک به وصل جاودانی برسی منشین و به جان و دل همی کوش امشب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به