1 گفتا که به ابروم که دارم در سر کامشب نفسی کنم به پیش تو گذر
2 سوگند چرا به قامت راست نخورد سوگند به کج خورده که دارد باور
1 چه می خورده است چشم نیمخوابش که او مست است وهشیاران خرابش
2 زهی بیداری بختم در آن شب که آید خواب تا بینم به خوابش
1 نظرها محرم رویت نبودند به مشتاقان نموداری نمودند
2 چو بر آب و گل آمد عکس رویت دری از حسن بر عالم گشودند