1 گفتا: هر دل به عشق ما بینا نیست هر جان صدف گوهر عشق ما نیست
2 سودای وصال ما ترا تنها نیست لیکن قد این قبا به هر بالا نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عشقت که دوای جان این دلریش است ز اندازهٔ هر هوس پرستی بیش است
2 چیزی است که از ازل مرا در سر بود کاری است که تا ابد مرا در پیش است
1 دعوی عشق جانان در هر دهان نگنجد وصف جمال رویش در هر زبان نگنجد
2 نور کمال حسنش در هر نظر نیاید شرح صفات ذاتش در هر بیان نگنجد
1 ماییم ز خود وجود پرداختگان و آتش به وجود خود در انداختگان
2 پیش رخ چون شمع تو شبهای وصال پروانه صفت وجود خود باختگان.
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **