1 گفتا: هر دل به عشق ما بینا نیست هر جان صدف گوهر عشق ما نیست
2 سودای وصال ما ترا تنها نیست لیکن قد این قبا به هر بالا نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر دولت درد دین ترا دست دهد یا باد ارادت و طلب بر تو جهد
2 یا موی کشان ترا بر شیخ برد یا او به دو اسبه روی سوی تو نهد
1 ای شمع بخیره چند بر خود خندی تو سوز دل مرا کجا مانندی؟
2 فرق است میان سوز کز جان خیزد تا آنچه به ریسمانش بر خود بندی.
1 شمع ار چه من داغ جدایی دارد با گریه و سوز آشنایی دارد
2 سر رشتهٔ شمع به که سر رشتهٔ من کان رشته سری به روشنایی دارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به