1 گفت شاها چو نهی و امر از توست قدرت و فعل زید و عمرو از توست
2 می کنی امر و می کنی امداد زید را در حصول فعل مراد
3 می کنی امر و می شوی مانع عمرو را کان شود ز وی واقع
4 این تفاوت میان شان ز چه خاست آن چرا ز اولیا و این ز اعداست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 چون نه جسم است حق نه جسمانی نه هیولاست نی هیولانی
2 باشد از حیز و جهت بیرون وز حدود مشابهت بیرون
1 خدمت مولوی چه صبح و شام دارد اندر کتابخانه مقام
2 متعلق دلش به هر ورقی در خیالش ز هر ورق سبقی
1 به تمنای سیر و نیت گشت واعظی بر حدود غور گذشت
2 بامدادان به مسجدی برخاست بهر حضار مجلسی آراست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به