- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفت خیرالبشر رسول خدای آن فزون از همه به دانش و رای
2 که بود مؤمن بلند محل به مثل راست همچو منج عسل
3 مگس شهد چون رود در باغ دارد از غیر طیبات فراغ
4 همچنین مؤمنان نیکوکار از جهان طعمه های نیکوخوار
5 عیب پوشند و در هنر نگرند گل و ریحان طیبات خورند
6 شهدهای ثنای گوناگون از ممر زبان دهند برون
7 از نبی آنچه حجت این است الخبیثات للخبیثین است
8 هر که بینی ز ناقص و کامل نیست الا به جنس خود مایل
9 اولیا یار اولیا باشند اشقیا جفت اشقیا باشند
10 ور دو ضد را به هم قرین یابی راز بردار و همنشین یابی
11 دان که جنسیت نهانی هست که به ظاهر بر آن نیابی دست