جامی

جامی

جامی
جامی

گفت بر عارفان بود معلوم از جامی هفت اورنگ 48

هفت اورنگ 48 ام از 3391 سلسلةالذهب - دفتر اول

گفت بر عارفان بود معلوم

1 گفت بر عارفان بود معلوم که شما حاکمید و من و محکوم

2 هر چه ظاهر ز زین و شین شماست موجب مقتضای عین شماست

3 هر چه عین شما تقاضا کرد فیض جود من آن هویدا کرد

4 زید چون بر لسان استعداد پیش جودم در سؤال گشاد

5 امر تکلیف خویش خواست نخست مطلبش شد چنانکه خواست درست

6 بعد ازان رو به جست و جو آورد میل فعل مکلف به کرد

7 دادمش باز هر چه کرد طلب کردمش مؤمن مطیع لقب

8 کرد آن اقتضا حقیقت عمرو که مکلف شود به نهی و به امر

9 چون ز تکلیف کار او شد راست ترک فعل مکلف به خواست

10 وقت آن چون به ترک شد معروف شد به عصیان و سرکشی موصوف

11 هر چه ظاهر ز جمله اعیان است سر به سر مقتضای ایشان است

12 این بود سر آنکه در محشر چون شود آشکار سر قدر

13 هر که باشد ز اهل نفس و نفس نفس خود را کند ملامت و بس

14 همه بر نفس خویشتن مویند همه با نفس خویشتن گویند

15 جز تو ننهاد کس به راه تو فخ بل یداک اوکتا و فوک نفخ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفت بر عارفان بود معلوم

شاعر شعر گفت بر عارفان بود معلوم چه کسی است ؟

شاعر شعر گفت بر عارفان بود معلوم جامی می باشد.

شعر گفت بر عارفان بود معلوم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گفت بر عارفان بود معلوم چیست ؟

قالب شعر گفت بر عارفان بود معلوم هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر گفت بر عارفان بود معلوم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.