برد یاد او دل غم پیشه را از جویای تبریزی غزل 94

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

برد یاد او دل غم پیشه را

1 برد یاد او دل غم پیشه را جوش می برداشت از جا شیشه را

2 شمع سان گلهای داغت بر سرم می دواند تا کف پا ریشه را

3 چشمش از هر جنبش مژگان شوخ می زند یکجا به دل صد تیشه را

4 بیشتر از اقربا بینی شکست دشمنی چون سنگ نبود شیشه را

5 تکیه گاه نشتر مژگان او کرده ام جویا رگ اندیشه را

عکس نوشته
کامنت
comment