تا مشقت ره طاعت نبرد از انوری ابیوردی مقطع 66

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

تا مشقت ره طاعت نبرد هرگز گفت

1 تا مشقت ره طاعت نبرد هرگز گفت که ز آمد شد خدمت عصبم رنجورست

2 چون چنان شد که به هر گام دوره بنشیند گر به خدمت نرسد در دو جهان معذورست

3 همه جور من از این کهنه دو صندوق تهیست که به پریش گمان همه کس مغرورست

4 خانه چون خانهٔ بوبکر ربابیست ولیک اندرو هیچ طرب نیست که بی‌طنبورست

5 ای دریغا که برون رفت بدر عمر و هنوز در و دیوار تمنی همه نامعمورست

6 حال او دور مشو با کرم خویش بگو تات گوید که چنین‌ها ز مروت دورست

7 صلت و بخشش و مرسوم و مواجب بگذار آخر ار مزد نباشد کم اگر مزدورست

8 عید بگذشت و عروسی شد و سور آمده گیر زانکه کابین شود آن را خلفی مقدورست

9 دانم این قطعه چو برخواند خواهد گفتن تا چنین عید و عروسی است چه جای سورست

عکس نوشته
کامنت
comment