-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تنگ شد از غم دل جای به من یک دل و این همه غم وای به من
2 قتلم امروز نشد تا چه کند حسرت وعده فردای به من
3 نقد جان دادم و یک بوسه نداد آب لب لعل شکرخای به من
4 در محبت چه تطاول که نکرد آن سر زلف چلیپای به من
5 نیست روزی که بلایی نرسد زان قد و قامت و بالای به من
6 نفسی نیست که آتش نزند شعلهٔ عشق سراپای به من
7 در گذرگاه وی از کثرت خلق بسته شد راه تماشای به من
8 در غم عشق فروغی نرسید شادی از گلشن صحرای به من