- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وصیت کرد مردی مال بسیار که چون مردم برند این پیش مختار
2 که تا این را بدرویشان رساند که مهتر مستحق را به بداند
3 چو بردند آن همه زر پیش مهتر بقدر نیم جو برداشت زان زر
4 چنین گفت او که گر در زندگانی بداری این قدر آن مرد فانی
5 بدست خود بسی بودیش بهتر که بدهد این همه زر خاصه مهتر