-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشق آنست که در هجر شکیبا نشود گر شکیبد بشبی باز بفردا نشود
2 گو بگردن ننهد سلسله زلف بتان هر که او خواهد دیوانه و شیدا نشود
3 دیدمش خرقه و دستار بمیخانه گرو صوفی شهر که میخواست که رسوا نشود
4 گرچه اسباب طرب جمله مهیاست مرا بی تو ای شمع چگل عیش مهیا نشود
5 بعد از این فکر خردمندی و دانش دارم فتنه پشم تو گر رهزن دانا نشود
6 خواست گل جامه برنگ تو بپوشد در باغ هر که در کسوت زیبا نشود
7 گر چمد در چمن و سر بکشد بر افلاک سرو چون قامت رعنای تو والا نشود
8 مده آن گوهر یکدانه بدست غیار خواهی ار دیده عشاق تو دریا نشود
9 نکنی سود دلا در سفر عشق بتان تا متاع دل و دینت همه یغما نشود
10 سر آشفته رودگر بسر سودایت محو صرف غمت او را زسویدا نشود
11 زاغ طوطی نه و روبه نشود شیر ژیان مدعی چون علی عالی اعلا نشود