با شوخی چنان به کنارم از جویای تبریزی غزل 510

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

با شوخی چنان به کنارم نشسته ماند

1 با شوخی چنان به کنارم نشسته ماند گویی به لوح حافظه مضمون جسته ماند

2 طومار شکوه های دل من به دست چرخ نگشوده همچو غنچهٔ شاخ شکسته ماند

3 باز آکه در فراق تو هر موی بر تنم بسیار بی قرارتر از نبض خسته ماند

4 مضمون بسته را نتواند کسی گشاد مرغ دلم به زلف تو تا حشر بسته ماند

5 جویا گل نشاط که نبود دو روز بیش شکر خدا که در کف ما دسته دسته ماند

عکس نوشته
کامنت
comment