- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نکرده قید غزالی گره گشایی ما گره ز دل نگشاید غزلسرایی ما
2 فروغ بزم سخن زآتش دل است آری ز آشنایی عشق است روشنایی ما
3 صدای صوت مغنی عجب بلند افتاد به هرزه پست نشد صیت پارسایی ما
4 گدایی ره فقر است کار ما همه عمر بس است دست تهی حاصل گدایی ما
5 سگان کوی تو خود را همی نهیم لقب ببین که تا به حد است خودستایی ما
6 زما طریق هدایت مجو که جلوه حسن کند به گمرهی عشق رهنمایی ما
7 بتان شهر برونند جامی از حد وصف به وصفشان نرسد عقل روستایی ما