جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

ندارد بیش ازین دل طاقت از جویای تبریزی غزل 749

غزل 749 ام از 1266 غزلیات

ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش

1 ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش دهد از هر نگه رطل گرانی چشم مخمورش

2 مرا دیوانه دارد عشق او در دامن دشتی که جوشد خون سودا لاله سان از خاک پرشورش

3 دل خونین نشان ناوک غم گردد از اشکم بود ذوق کمانداری اگر در خانهٔ زورش

4 نمک دارد به امید ترحم گریه در بزمی که شد چشم سفید دردمندان شمع کافورش

5 شدم آوارهٔ دامان صحرایی که می بینم خیال دعوی ملک سلیمان در سر مورش

6 در آن وادی دلم از فیض مشرب کامرانی کرد که دارد وسعت ملک سلیمان دیدهٔ مورش

7 چسان بیند خرابی ملک سلطان جون جویا بود ریگ روان لشکر، بیابان شهر معمورش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش

شاعر شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش چه کسی است ؟

شاعر شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش جویای تبریزی می باشد.

شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش چیست ؟

قالب شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش غزل است

مضمون اصلی شعر ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر زورش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر