سکته کرد و مرد ایرج از ملک‌الشعرا بهار قطعه 3

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

سکته کرد و مرد ایرج میرزا

1 سکته کرد و مرد ایرج میرزا قلب ما افسرد ایرج میرزا

2 بود مانند می صاف طهور خالی از هر درد ایرج میرزا

3 سعدی ای ‌نو بود و چون سعدی‌ به ‌دهر شعر نو آورد ایرج میرزا

4 از دل یاران به اشعار لطیف زنگ غم بسترد ایرج میرزا

5 دائما در شادی یاران خویش پای می‌افشرد ایرج میرزا

6 برخلاف آخر ز مرگ خویشتن خلق را آزرد ایرج میرزا

7 ای دریغا کانچه را آورده بود رفت و با خود برد ایرج میرزا

8 گورکن فضل و ادب را گل گرفت چون به گل بسپرد ایرج میرزا

9 سکته کرد و از پس پنجاه و پنج لحظه‌ای نشمرد ایرج میرزا

10 مرد آسان لیک مشکل کردکار بر بزرگ و خرد ایرج میرزا

11 گفت بهر سال تاریخش بهار: وه چه راحت مرد ایرج میرزا

عکس نوشته
کامنت
comment