جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

دوشم گرفت از سر مستی از جهان ملک خاتون غزل 150

غزل 150 ام از 1809 غزلیات

دوشم گرفت از سر مستی نگار دست

1 دوشم گرفت از سر مستی نگار دست گفتم مدار زحمت و از من بدار دست

2 گفتا چرا ملول شدی از گرفت من گفتم از این سبب که ندارم به یار دست

3 عهدی کنیم تازه که در عهد عشق او گر بر سرم زند ز غمش روزگار دست

4 من سر نپیچم از غم عشقش به هیچ روی گر گیردم ز روی تلطّف نگار دست

5 گفتا تو سر ببازی و داری به مهر پای؟ گفتم اگر دهد به من خسته یار دست

6 آخر دوای درد دلم کن که در غمت بگسست در فراق تو ما را ز کار دست

7 کردم نثار خاک کف پات جان خویش جانا نمی دهد به از اینم نثار دست

8 سرو ارچه راستست و سرافراز در چمن لیکن قدش ببرد ز سرو و چنار دست

9 گوی دلم فتاد به میدان عشق او آخر ببرد آن بت چابک سوار دست

10 شاه غمت به قصد دل من سوار شد آخر پیاده را چه بود با سوار دست

11 بر روی چون گلت نبود هیچ بلبلی اندر جهان چو بنده ی مسکین هزار دست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست

شاعر شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست چه کسی است ؟

شاعر شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست چیست ؟

قالب شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست غزل است

مضمون اصلی شعر دوشم گرفت از سر مستی نگار دست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر