- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا هاتفی داد ناگاه توبه بگو گفت استغفرالله توبه
2 بگفتم ز می توبه کردم خدایا به رغبت، نکردم به اکراه توبه
3 شب و روز اورادِ من توبه باشد سحرگاه توبه، شبان گاه توبه
4 مرا گفت یاری پراکنده خو کن نگیرند از سر به هر ماه توبه
5 اگر نشنوده توبه ی من شهنشه کنم از جوارِ شهنشاه توبه
6 نی ام پای بندِ حطامِ مزوّر هم از مال توبه ، هم از جاه توبه
7 کنم توبه از توبه ی سست کردن که محکم نباشد ز برناه توبه
8 سیاهی برفت و سفیدی درآمد به تقوی کنون می دهد راه توبه
9 نزاری ز دشمن ببر یعنی از خود به نیکی توقّع ز بدخواه توبه