- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل ندارد تاب صحبت های نامانوس را ره مده در بزم رندان زاهد سالوس را
2 در حقیقت این خود آرایان گرفتار خودند حسن خط و خال بس باشد قفس طاووس را
3 جوش شوخی معنی آزرم از یاد تو برد مانده ای بر طاق نیسان شیشهٔ ناموس را
4 از صفای طینتم در تنگنای سینه، دل سخت مانند است شمع خلوت فانوس را
5 گردد از فیض ندامت کامیاب نشأتین هر که او دست دعا سازد کف افسوس را
6 از وصال او کسی جویا نگشته کامیاب جز لب بامش که دارد رخصت پابوس را؟