جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

غفل نبرده بهره ای از روزگار از جویای تبریزی غزل 700

غزل 700 ام از 1266 غزلیات

غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر

1 غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر وقتی که فوت شد نبود در شمار عمر

2 با هیچ کس وفا نکند شاهد حیات پیداست از دورنگی لیل و نهار عمر

3 هرگز ندیده است کس از سایه اش نشان از بسکه تند می گذرد شهسوار عمر

4 بیرون زحد عقل بود عالم شباب دیوانگی است لازم جوش بهار عمر

5 کی می توان به زاری و زورت نگاه داشت در دست هیچ کس نبود اختیار عمر

6 با حاجیان کعبهٔ توفیق شو رفیق از دست تا نرفته مهار قطار عمر

7 یک دم ز زندگیم نشد صرف کار حق جویا چو من مباد کسی شرمسار عمر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر

شاعر شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر چه کسی است ؟

شاعر شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر جویای تبریزی می باشد.

شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر چیست ؟

قالب شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر غزل است

مضمون اصلی شعر غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر