-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دلم نظاره ان قامت زیبا نکرد جان علوی آرزوی عالم بالا نکرد
2 در فراق او گذشت آب از سرم این سرگذشت تا شنید آن بی وفا دیگر گذر بر ما نکرد
3 وعده مهر و وفا کرد آن جفا گستر به من چون نبود اصل این سخن را هر چه گفت اصلا نکرد
4 گردی از نعلین آن مه ناگهان رفتم به چشم دیگر آن نعلین را از ننگ من درپا نکرد
5 گرچه زان خط دودها برخاست از هر سینه دل بروی او چو خالش نقطه پیدا نکرد
6 دیده ما گر ز بهر اوست خون افشان چه باک طالب در احتراز از جوشش دریا نکرد
7 از سعادت کس دری نگشود بر روی کمال تا خیال روی او در خانه دل جا نکرد