تو را فلک بمن ایماه مهربان از مشتاق اصفهانی غزل 54

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

تو را فلک بمن ایماه مهربان نگذاشت

1 تو را فلک بمن ایماه مهربان نگذاشت چراغ کلبه من بودی آسمان نگذاشت

2 چه از بهار خود آن شاخ گل بگلشن دید که شد خزان و بر آن مرغی آشیان نگذاشت

3 تو چون ز غیر شناسی مرا که هرگز فرق گلی میانه گلچین و باغبان نگذاشت

4 بتن مپرس چو مشمعم شب فراق چکرد گداز عشق که مغزم در استخوان نگذاشت

5 بباغ خویش مده گور هم کنون که در آن گلی به شاخ گلی غارت خزان نگذاشت

6 هزار صید بهر سو فکند و حیرانم که صید افکن من تیر در کمان نگذاشت

7 منم ز خیل سگان تو و فغان که شبی بر آستان توام جور پاسبان نگذاشت

8 فغان که رفت چو شمع از میان و با تو شبی حدیث سوز تو مشتاق در میان نگذاشت

عکس نوشته
کامنت
comment