- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از سوز ناله ام، دل جانان خبر نداشت آن شاخ گل، ز مرغ خوش الحان خبر نداشت
2 بیهوده سینه بر در و بام قفس زدیم صیاد ما ز حال اسیران خبر نداشت
3 بر لب گذشت اگر چه به مستی حدیث زهد امّا، دل ز توبه پشیمان، خبر نداشت
4 آیینه وار اگر نتپیدم، غریب نیست از جلوهٔ تو دیدهٔ حیران خبر نداشت
5 شوریده را به زیر قدم خار و گل یکی ست سیل از بلند و پست بیابان خبر نداشت