یار همسایه تو شد، دریاب از قاسم انوار غزل 48

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

یار همسایه تو شد، دریاب

1 یار همسایه تو شد، دریاب همه اینست «خیر ما فی الباب »

2 هستی خود ببین و دوست ببین هم برین ختم گشت فصل خطاب

3 یک زمانم مجال می باید قصه کهنه و شب مهتاب

4 یار ما دربدر، بما نزدیک وقت از دست می رود، دریاب

5 بوی آن یار می رسد ز نسیم «افتح الباب، ایها البواب »

6 توبه از عشق کرد زاهد شهر از چنین توبه، توبه، یا تواب

7 بر دل و جان قاسمی بگشا در وصل، ای مفتح الابواب

عکس نوشته
کامنت
comment