-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 داد اجازه بر سخن آن لب نوشخند را باش که پسته بشکند باز رواج قند را
2 تا نرسد بدامنت گرد ملالتی زما خاک شدیم در رهت تند مران سمند را
3 عقل حریص دانه مژده دام میدهد پند چو نشنوی دلا سر بگذار بند را
4 سر بکمند میروم نه بخود از قفای او بند چو محکم اوفتد سود چه بود پند را
5 آهوی سر بریسمان کایدت از قفا دوان ای که سواره میروی تند مکش کمند را
6 هر چه بجام ریزدت نوش کن و سخن مگوی نیست چو اختیار رو برنه چون و چند را
7 ترک نگاه را بگو تا زسپاه غمزه اش چین و چگل بهم زند کاشعز و خجند را
8 مدحت مرتضی بگو آشفته مدح بخوان چون صله تو می کند آن لب نوشخند را