مستیش افزود تا بشکست از جویای تبریزی غزل 861

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

مستیش افزود تا بشکست مینای دلم

1 مستیش افزود تا بشکست مینای دلم جام عیشش پر بود از ریختن های دلم

2 غنچه سان گر واشکافی جز زبان شکوه نیست زان تغافلهای دل خون کن سراپای دلم

3 رشک همچشمی تماشا کن جگر در خون نشست شد ز داغت تا مرقع پوش بالای دلم

4 بزم عیشت از صراحی و قدح خالی مباد پربود تا ساغرم چشمم ز مینای دلم

5 همچو خون مرده ماند در رگ خارا شرار گر فتد بر کوه جویا بار غمهای دلم

عکس نوشته
کامنت
comment