1 حضرتی شد بزرگ چون غزنین لاهوار از قدوم شاه زمین
2 پشت مسعودیان ملک مسعود روی بازار آل ناصر دین
3 تاجور خسروی که رشگ برد به شب از در تاج او پروین
4 آنکه ماهی است روشن اندر صدر وانکه شیری است شرزه اندر زین
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای به ذات تو ملک گشته جلیل وی به نام تو زنده نام خلیل
2 از بیان تو طبع فضل فرح «فره » وز بنان تو چشم جود کحیل
1 جشن فرخنده فروردین است روز بازار گل و نسرین است
2 آب چون آتش عود افروز است باد چون خاک عبیر آگین است
1 بیار ای پسر ای ساقی کرام از آن شمع فتنه چراغ جام
2 از آن لعل که زردی برد ز روی از آن نوش که تلخی دهد به کام
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به