1 هین که به جان آمدهام دست گیر رحم کن و بار دگر در پذیر
2 هر چه کنی من نکنم اعتراض بر من اگر رفت خطایی مگیر
3 تیغ ز بازوی تو و سر ز من گردن تسلیم نپیچد اسیر
4 بس که کمان گوشهٔ ابروی تو بر دلم از غمزه روان کرد تیر
5 شد تُتُق سینهٔ من جعبهای جعبه نکردهست کسی از حریر
6 بر دل پر آتش من رحم کن دل چه حدیث است تنور اثیر
7 بر مژه ی چشم پر آبم ببخش چشم غلط میکنم ابر مَطیر
8 ناله ی زارم بشنو هم چو نی گونه ی زردم بنگر چون زریر
9 عقل ز من گشت جدا از جنون خلق ز من گشت نفور از نفیر
10 هم نظری کن به نزاری زار چند کند ناله به زاری چو زیر
دیدگاهها **