به حال عالم افسرده دیده ای تر کن از سعیدا غزل 527

سعیدا

سعیدا

سعیدا

به حال عالم افسرده دیده ای تر کن

1 به حال عالم افسرده دیده ای تر کن چو ابر بر سر این خاک، گریه ای سر کن

2 به هر دو ساغر می، مصرعی بخوان رنگین به پای دختر رز، عقد شعر، زیور کن

3 دوباره حرف مگو از برای عشق سخن سخن ز عشق اگر می کنی مکرر کن

4 گشای زلف به باد صبا بگو که برو دماغ سوختگان مرا معطر کن

5 مرو بهشت اگر منتی است رضوان را ز آبرو مگذر ترک آب کوثر کن

6 به تیغ ناز دو ابرو اشارتی فرما به ناوک مژه قتل مرا مقرر کن

7 بخوان کلام سعیدا چو میل کارت نیست ز کارها که کنی شعر حافظ از بر کن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر