حسن تو چند زینت هر انجمن از محتشم کاشانی غزل 17

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

حسن تو چند زینت هر انجمن بود

1 حسن تو چند زینت هر انجمن بود روی تو چند آینهٔ مرد و زن بود

2 تیر نظر به غیر میفکن که هست حیف شیرافکن آهوی تو که روبه فکن بود

3 لطفی ندید غیر که مخصوص او نبود لطفی به من نمای که مخصوص من بود

4 ای در بر رقیب چو جان مانده تا به کی جان هزار دل شده در یک بدن بود

5 من سینه‌چاک و پیش تو بی درد در حساب آن چاکهای سینه که در پیرهن بود

6 تا غیر خاص خویش نداند حدیث او راضی شدم که با همه‌کس در سخن بود

7 اوقات اگر چنین گذرد محتشم مدام مردن هزار بار به از زیستن بود

عکس نوشته
کامنت
comment
Leila

معنی بیت ۴چیست