حسن می‌نازد به رخسارت از محتشم کاشانی غزل 500

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

حسن می‌نازد به رخسارت چه رخسارست این

1 حسن می‌نازد به رخسارت چه رخسارست این فتنه می‌بارد ز رفتارت چه رفتارست این

2 بلبلان را جای گلزارست و عصمت کرده است قدسیان را مرغ گلزارت چه گلزارست این

3 نقد جان آرند و دشنام از لب لعلت خرند بس فریبنده است بازارت چه بازارست این

4 آن که می‌گردد به جرم دیدنت بسمل همان می‌نماید میل دیدارت چه دیدارست این

5 با وجود این همه مردم کشیها هیچ‌کس نیست ناراضی ز اطوارت چه اطوارست این

6 از دلم گفتم خبرداری شدی خندان که نه محض اقار است انکارت چه انکارست این

7 محتشم با آن که مشتاقند خوبان شعر را یار بیزار است ز اشعارت چه اشعارست این

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر