1 حسن بدیع تو ای خجسته شمایل فتنه ایام گشت و شور قبایل
2 بار دل عاشقانت زلف دو تا کرد ورنه نبودی بدین صفت تمایل
3 از که بپوشم حدیث عشق که باشد چهره و اشکم بدرد عشق دلایل
4 خواهی اگر خم نشین شوی چو فلاطون در خم باده بشو کتاب فضایل
5 مشکلی افتاده بود نقطه موهوم کرد به حرفی لب تو حل مسائل
6 بندد اگر بت پرست رشته زرنار بر بت رویت چراست زلف حمایل
7 گفته آشفته پیش زلف تو گفتی هر دو برقص آمدند سامع و قائل
8 وصل تو جانانه بود قسمت جانم گر نشدی جان میان ما و تو حایل
9 عشق علی شست نقش مهر بتان را ملت احمد نمود نسخ اوایل
دیدگاهها **