برق جهان‌سوز حسن آنرخ از مشتاق اصفهانی غزل 271

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

برق جهان‌سوز حسن آنرخ افروخته

1 برق جهان‌سوز حسن آنرخ افروخته مشعله افروز عشق آه من سوخته

2 جامه دیبا بود خاصه مه طلعتان پوشش ما از جهان بس نظر دوخته

3 سینه نگیرد فروغ از دل بی‌سوز عشق انجمن افروز نیست شمع نیفروخته

4 من بتو خو کرده‌ام چون ز تو نالم که هست با ستم خواجه خوش بنده آموخته

5 راز محبت که نیست گوش فلک محرمش من ز دل آموختم دل ز که آموخته

6 گرنه هواش آتشست بهر چه در باغ عشق بر سر هم ریخته طایر پر سوخته

7 خسرویت گر هواست گیرره بندگی کی بعزیزی رسد یوسف نفروخته

8 گوهر وصلت مرا کی بکف ارزان فتاد بهر تو کردم تلف من همه اندوخته

9 سوخته‌ام غیر من طالب مشتاق کیست قدر شناسد همین سوخته را سوخته

عکس نوشته
کامنت
comment