- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حاشا که زنده مانم از جور غیر و جانان شمعی بگو چه سازد با آستین فشانان
2 از جور خوبرویان مشکل رهند عشاق این فرقه جانسپاران و آنقوم جانستانان
3 کی حل عقده عشق زاهل خرد برآید کاری نمیگشاید اینجا ز کاردانان
4 عاشق ز وصل معشوق چون بگذرد که باشند عشاق تلخکامان خوبان شکر دهانان
5 ما بلبلان نیامد جز دیدن گل از ما بر ما عبث در باغ بندند باغبانان
6 خوبان و عاشقانند قومی که بیکرانست مهر و وفای آنان جوروجفای اینان
7 هر شب به بستر ناز سرخوش تو خفته و من چشمم بهم نیامد چون چشم پاسبانان
8 مردند از جفایت ای وای گر نه بخشی بر زخم سینهریشان بر درد خستهجانان
9 دارد نیاز پیران تأثیرها ولیکن از جام ناز مستند این نازنین جوانان
10 مشتاق اگر نبخشد بر من زهی سعادت ور خون من بریزد جانم فدای جانان