- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیتصرف حسن را در هیچ دل تاثیر نیست بیوقوف کیمیاگر نفع در اکسیر نیست
2 کلک مانی سحر کرد و بر دلی ننهاد بند کانچه مقصود دل است از حسن در تصویر نیست
3 دست عشقت کز تصرفهای کامل کوته است هست دامنگیر من اما گریبانگیر نیست
4 شهر را کردن حصار و بر ظفر دادن قرار دخل در تسخیر میدارد ولی تسخیر نیست
5 قلعهٔ دل سالم از کوته کمندیهای توست ورنه در امداد خیل حسن را تقصیر نیست
6 شاه عشقت با همه کامل عیاریها زده سکهای در کشور دل کایمن از تغییر نیست
7 بند نامضبوط و صید بسته قادر بر نجات صید بند ایمن که پای صید بیزنجیر نیست
8 عشقت از معماری دل دور دارد خویش را این کهن ویرانه گویا لایق تعمیر نیست
9 از تو دارد محتشم دیگر شکایتها بلی جمله را گنجایش اندر حیز تقریر نیست