- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حسن پس، بار مرا، مهر و وفا گر نیست نیست و شیوه عاشق کشان غیر از جفا گر نیست نیست
2 در سر او اینکه ریزد خون ما گر هست هست کشته را از آن لب امید خونبها گر نیست نیست
3 عشرت و عیش بتان با عاشقان جور و جفاست عیش وعشرت باش گو او را مرا گر نیست نیست
4 هست شب ها مجلس ما را به رویش تمام شمع دیگر در میان جمع ما گر نیست نیست
5 خاک پاش از گریه چون کحل الجواهر ساختم دید گوهرفشان را توتیا گر نیست نیست
6 آن حدیث چون شکر ما را پسندست و کمر این دهان پیدا میان هم در قبا گر نیست نیست
7 روز و شب دریوزه گر بس گرڈ کوی او کمال بر در سلطان ما دیگر گدا گر نیست نیست