- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلِ شاد، رند می آشام دارد جم دور خوبش است تا جام دارد
2 چو گوهر، دل عارف از لنگر خویش درین بحر پر شورش، آرام دارد
3 خلانند در دیده صد نیش خارش ز یک چشم خوابی، که بادام دارد
4 در آیینهٔ طلعت یار پیداست به ما، هر چه در پرده ایام دارد
5 نه از بخت دارم شکایت نه از چرخ مرا یار بی رحم، ناکام دارد
6 به گرد عذارش خط کافر است این که صبح امید مرا شام دارد
7 بود ننگ از نام رندی که در عشق غم ننگ دارد، سر نام دارد
8 حزین ، از کران تا کران حرف عشق است نه آغاز دارد، نه انجام دارد