- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در پرده قانون چند بی فایده آویزی مطرب ره عشقی زن تا شور برانگیزی
2 تا مستی عشقت هست مستان می انگوری چون باده صافی هست با درد چه آمیزی
3 عقلت بمثل شیر است عشقت بیقین آتش ای شیر رسید آتش وقتست که بگریزی
4 در مجلس میخوران صوفی چو مقیمستی از توبه و از پرهیز آن به که بپرهیزی
5 در جلوه بت کشمیر در جام می خلار تا از سر عقل و دین یکباره تو برخیزی
6 ای عقل مکن پنجه با عشق قوی بازو ای صعوه تو با شاهین بیهوده چه بستیزی
7 آشفته اسیرستی در دام هوای نفس در سایه شیر حق آن به که تو بگریزی