1 آویخته در هوای جان آویزت بی رنگ شدم ز عشق رنگ آمیزت
2 خون شد جگرم ز غمزه خونریزت تا خود چکند فراق شورانگیزت
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شاها بنای ملک به تو استوار باد در دست جاه تو ز بقا دستوار باد
2 مسعود شاه نامی و تا سعد کوکب است با طالع تو کوکب مسعود یار باد
1 دوش در روی گنبد خضرا مانده بود این دو چشم من عمدا
2 لون انفاس داشت پشت زمین رنگ زنگار داشت روی هوا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به