1 حمید، تازهجوان و شکفتهرو شده است مگر به چشمه حیوان تنش فرو شده است
2 سرشک بیوهزنان سهم ساعد است ولی گشایش پل دختر نصیب او شده است
1 آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟ آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟
2 سیمین و تابناک بود روی مه ولی سیمینه مه کجا و بناگوش او کجا؟
1 نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟ بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟
2 به من که سوختم از داغ مهربانی خویش فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد؟
1 بهر تو این خجستهکتاب آورد نشاط چون یار مهربان که به دلداده میرسد
2 گنجینهای ز معتمدالدوله مانده باز گنج پدر به زاده آزاده میرسد