- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حلاوت در مذاقم نیست آب زندگانی را نفس باشد رگ تلخی، شراب زندگانی را
2 پر پرواز باشد رنگ و بوی مستعار او وفا نبود گل پا در رکاب زندگانی را
3 کس از سیل سبکسر، پایداری چون طمع دارد؟ عنان پیچیدنی نبود، شتاب زندگانی را
4 ز بار روزگار زندگانی، جان به لب دارم رساندم بر لب بام، آفتاب زندگانی را
5 ورق گرداندن باد خزان، سازد پریشانش عبث شیرازه می بندی، کتاب زندگانی را
6 عیان گردد به روز مرگ، چون بیدار خواهی شد نباشد حاجت تعبیر، خواب زندگانی را
7 ندارد غیر لیلی جسم مجنون، جان شیرینی وگرنه عشق کی می داشت تاب زندگانی را
8 سبوی تشنه، می را می کند با خاک ره یکسان سفال تن به خشکی بست، آب زندگانی را
9 خبر کی باز گوید آنکه از خود بی خبر باشد؟ نمی پرسند از عاشق، حساب زندگانی را
10 حزین ، از خامی مشرب، بیابان مرگ خواهی شد چه از پی می روی موج سراب زندگانی را؟