جامی

جامی

جامی
جامی

حکیم نخستین چو شد پرده ساز از جامی هفت اورنگ 68

هفت اورنگ 68 ام از 3391 خردنامه اسکندری

حکیم نخستین چو شد پرده ساز

1 حکیم نخستین چو شد پرده ساز بدینسان برون داد از پرده راز

2 که ای مطلع نور اسکندری بلندش ز تو پایه سروری

3 اگر ریخت گل باغ پاینده باد وگر رفت مه مهر تابنده باد

4 ندانم که چون صبر فرمایمت چه سان راه آرام بنمایمت

5 سکندر تو را صبر فرموده است رهت سوی آرام بنموده است

6 چو مردان در آن ره نهادی قدم نکردی ز فرموده اش هیچ کم

7 شد از قول او کار روشن تو را چه حاجت به فرموده من تو را

8 درین محنت آباد ماتمگران تویی بهترین همه مادران

9 که در مرگ فرزانه فرزند خویش نگشتی ز حکم خداوند خویش

10 ز جان تو نور یقین سرزده ست دلت خیمه در ملک دیگر زده ست

11 به مزدیت فردا بود دسترس که هرگز نبیند چنان مزد کس

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز

شاعر شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز چه کسی است ؟

شاعر شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز جامی می باشد.

شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز چیست ؟

قالب شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر حکیم نخستین چو شد پرده ساز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ است.