-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مو به مو دام فریب دل دانای منی پای تا سر پی تسخیر سراپای منی
2 من همان روز که چشمان تو دیدم گفتم که ز مژگان سیه فتنهٔ فردای منی
3 می خورم زهر به شیرینی شکر تا تو بت شیرین دهن و شوخ و شکرخای منی
4 من و شور تو که از سلسلهٔ زلف بلند همه جا سلسله دار دل شیدای منی
5 با سر زلف پراکنده بیا در مجمع تا بدانند که سرمایهٔ سودای منی
6 چشم بد دور که از صف زده مژگان سیه رهزن دانش و غارتگر کالای منی
7 گفتم از عشق تو رسوای جهانم تا چند گفت رسوای منی تا به تماشای منی
8 سر جنگ است تو را همه عشاق مگر دست پروردهٔ دارای صف آرای منی
9 زاده عبدالله فرزانه فروغی که به بحر گوید اندوختهٔ طبع گوهر زای منی
10 نیکبختی که بدو خسرو خاور گوید که منم چاکر دیرین و تو مولای منی