درود بر تو و فضل از ملک‌الشعرا بهار قصیده 217

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

درود بر تو و فضل و کمالت ای پوشکین

1 درود بر تو و فضل و کمالت ای پوشکین به طبع نازک و لطف خیالت ای پوشکین

2 نیافت عمر تو با روز مردنت پایان کنون بود صد و پنجاه سالت ای پوشکین

3 تویی ز ما صد و پنجاه پایه بالاتر بریم رشک به جاه و جلالت ای پوشکین

4 مرا هنوز نزاییده مام دهر، اما رسیده‌ای تو به اوج کمالت ای پوشکین

5 جنین دهرم و خون می‌مکم ز ناف حیات تو جاودانی و نبود زوالت ای پوشکین

6 ببال نغمه موزون خود ببال و بپر سوی ابد، که گشاده است بالت ای پوشکین

7 بچم بر اوج اثیر جلال خویش و مباش به یاد زندگی پر ملالت ای پوشکین

8 سعادت بشر آرمان و ایده‌آل تو بود درود بر تو و بر ایده‌آلت ای پوشکین

عکس نوشته
کامنت
comment