کرده بود آن مرد از عطار نیشابوری منطق‌الطیر 8

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

کرده بود آن مرد بسیاری گناه

1 کرده بود آن مرد بسیاری گناه توبه کرد از شرم، بازآمد به راه

2 بار دیگر نفس چون قوت گرفت توبه بشکست و پی شهوت گرفت

3 مدتی دیگر ز راه افتاده بود در همه نوعی گناه افتاده بود

4 بعد از آن دردی درآمد در دلش وز خجالت کار شد بس مشکلش

5 چون به جز بی حاصلی بهره نداشت خواست تا توبه کند زهره نداشت

6 روز و شب چون قلیه وی بر تابه‌ای دل پر آتش داشت در خونابه‌ای

7 گر غباری در رهش پیوست بود ز آب چشم او همه بنشست بود

8 در سحرگه هاتفیش آواز داد سازگارش کرد، کارش ساز داد

9 گفت می‌گوید خداوند جهان چون در اول توبه کردی ای فلان

10 عفو کردم، توبه بپذیرفتمت می‌توانستم ولی نگرفتمت

11 بار دیگر چون شکستی توبه پاک دادمت مهل و نگشتم خشم‌ناک

12 ور چنانست این زمان ای بی‌خبر آرزوی تو که بازآیی دگر

13 بازآی آخر که در بگشاده‌ایم تو غرامت کرده باز ایستاده‌ایم

عکس نوشته
کامنت
comment