- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گیو تاجر نموده این اوقات چارقی چند وارد از لندن
2 مورد آزمون هر نادان مایه امتحان هر چلمن
3 رویهاش وصلهای ز چکمه زال زیرهاش تخت چارق بهمن
4 سپر طوس بوده کز دم تیغ رفته ازکار، روز جنگ پشن
5 نوک آن تیز همچو نیزهٔ گیو دهنش باز چون چه بیژن
6 رنگ آن همچو چهرهٔ عفریت پوزهاش همچو پوز اهریمن
7 شومچون کفش شرحبیل عرب کهنه چون موزهٔ اویس قرن
8 مایهٔ نقرس و کفیدن پای همچو کفشی که باشد از آهن
9 درخور پوشش حسن ... کج و معوج چو اصل پای حسن
10 هر که آن را بدید و خنده نکرد یا بود کور یا بود کودن
11 وآنگه آن را خرند وکریه نکرد یا ز سنگ است پاش یا ز چدن
12 و آنکه پوشید و پای او نشکست هرچه دارد گنه به گردن من