-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی آتشی از لب لعلت به جهان افکندی
2 گل به باغست و چمن خرّم و وقت طربست ما چنین بی دل و بی یار مگر بپسندی
3 تن ضعیفست و دلم غمزده و وقت بهار بلبل خاطر بیچاره از آن دربندی
4 هیچ لذّت ز گل امسال ندیدم باری دل محزون تو چنین خسته جگر تا چندی
5 من ز هجران تو ماننده ی ابرم گریان تو به حال من بیچاره چو گل می خندی
6 داد سوگند .................................. گوئیا ای دل و دینم تو در آن سوگندی
7 تا جهانست نگردم ز درت تا جانست زین سبب ای دل و جانم که بسی دلبندی